عشق مجنون قرن 21

�(زنگ بزنم)-بزن�اولاٌ من با تو جور نیستم دوما من مرد مجرد را با تو که زن داری-زندگی پنهانی بچه دردی میخوره.-- مگر میشه خانواده ات نفهمند ---بزن(زنگ بزن) -کاش؟؟؟؟؟ هفته دیگر میرم کیش(گفتم بیا جنوب چند روز بمان بعد برو یعنی دو مسیره برو)�یعنیدومسیره چیه؟؟؟---------------(من از تو در زندگیم حساب میبرم و از تو میترسم)�تو از من میترسی؟حرفهایی میزنی که مرغ پخته خنده اش میگیره خوابم میاد. ---تو نگذاشتی یک خواب راحت بکنم دیگه این گوشی خاموش ایرانسلم را بر میدارم(ناراحت شده بودم بی حواس بد موقعی اس زدم ساعت 5 صبح)--- ------از ناراحتی رویم را نکشیدم و خوابیدم چون تنها هم بودم مقداری هم گریه کردم حال خاموش کردن چراغ را هم نداشتم.--------به او گفتم سرما خوردم. ---سرما به اشک چه ارتباطی داره من بیدارم برای کتاب نه مسج بازی --- گفتمش رفتم امامزاده دعات کردم ---برای خودت دعا کن که اخلاقهای زشت را دور بریزی--- دعا کن و سعی کن دروغ به این بزرگی نگو گریه و سرما(من در گرمای جنوب یک هفته سر ما خوردگیم طول کشید.)---تو اگر عقیده داشتی هیچ وقت دروغ نمی گفتی برای چیز های بی ارزش واقعاٌ که؟؟--------(کجا تشریف دارید) کیشم (خوش گذشت؟) بله خیلی خوب بود. �هین قایم موشک بازی شبانه را ول کن--- من به دوستی که 5 سال از خودم بزرگتر بود اس دادم که اگر من نتوانم با خانمی بزرگتر از خودم ارتباط معقولی داشته باشم به هیچ دردی نمیخورم اشتباه کردم به او هم فرستادم بعداٌ هر چه گفتم منظورم سن بالا بوده قبول که نکرد حق هم داره از من کوچکتر و تو دل برو و خوشگله ---- جوابش---اول که من از تو مسن تر نیستم دوماٌ خدا یک عقل درست بهت بده که نمی فهمی چطور محبت را ابراز کنی پس گفتی چشم چی شد.(گفته بودم بهش اس نمیدم که نتونستم جلوی خودمو بگیرم)-------------واقعاٌ یک حرف حسابی زدی که به هیچ دردی نمیخوری(اتو گرفت باز هم سوتی دادم)-- دلیل همه این بهانه ها یک چیزه اگر فهمیدی؟؟؟ این حرفمو بحساب متلک گذاشته بود در صورتیکه من منظورم سن بالا بود.------اینرا که میگم در گوشت فرو کن سه بار بخون تا بفهمی تو با متلک گفتن به من باعث میشی بیشتر از تو متنفراشم تو با هیچ گونه حسنی از خودت خیلی راضی هستی --------روحیه من و تو فرسخها فاصله دارند من تا ده روز دیگر مسیر زندگیم عوض میشه هفته دیگه میرم شیراز تصمیم را بهت گفتم لطفاٌ برو دنبال یکی مثل خودت ---- (گفتم من شیراز دوست زیاد دارم مهمان من با هم برویم) چرا بقیه حرفم را نفهمیدی مگه باتو میخوام برم شیراز ضریب هوشی داری؟؟؟معنی مسیجت را خودت فهمیدی کی گفته منت مرا بکشی من یک ساعت قبل بتو گفتم من بدرد تو نمی خورم----(گفته بودم منت کشت هستم) به من امید نداشته باش ده دقیقه تهران را سخت تحملت میکنم چه برسه به مسافرت تو افکارت پوسیده هیچ جاذبه ای برای من نداری دو گلمه حرف درست نمیزنی؟؟؟ ----تو هم داری من چه قولی به تو دادم من متعهد هستم فهمیدی-----(-گفتم دوستهایت

چهارشنبه 2 آذر 1390 - 4:53:20 PM